بسم الله الرحمن الرحیم...
صلوات که میفرستم احساس میکنم نفس باز ازنو مطهر میشود :
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرج المهدی بحق المهدی ...
اینجا منزلگاه ِ دلبرانِ عالم است ...
همیشه دغدغم بودنتون بوده وهست لابلای هرلحظه که نفس کم می آورم ...
میان تمام سختی هایی که تو بودنم برمن می گذرد ...
وقتی ازهمه چیز خستم ویا حتی تواوقات و حالاتِ خوبی که دل وجانم آرام گرفته اند ...
وحتی لابلای آناتِ مسروربودنم ...
الهی وقتی هستی زندگیم آرام است ...
حتی اگه پرازلرزش هایی تکان دهنده وویران کننده باشد ...
منم غمی ندارم زیرا که پسِ نگاهِ پراتفاقم احساست میکنم ...لمست میکنم ...
وگاه حتی میبینمت الها ...آری خداوندم گاه میبینمت ...
همیشه تو نقطه به نقطه ی زندگیم توخط به خطش وجودتون دلگرمی من است یا آل محمد ...
نام محمد(صل الله علیها)که میاد مهربانیش آرام میکندمرا ...
وقتی بلند میشوم : یاعلی گفتم وعشق آغاز شد ...
وقتی کم میارم بانوی بالابلندم مرا یاراست کمکم میکند تا مباد چیزی بتونه پشتمو خالی کنه ...ومن اورا دارم تا همیشه ی بودنم ...
وتمام آن روشنا راهنماهای زندگی ...
امااین بین حضرتی هست که هممون از غمه انتظارش غمینیم ...
حضرتی که وقتی دمِ الهیش به مشامِ ما برسد دیگر ما را ملالی نیست ...
آقای انتظارم که تمام زندگیم نذرِآمدنش است ...
من دلم قرصِ به بودنتان ...
نذرآمدنت نگاهم را فدای قدومت میکنم و آیاتی که همگی بهش ارتباط وعقیده ی نابی داریم ...
برای سلامی آقای انتظارم آیه الکرسی را زمزمه می کنم شاید تا آن دم که انتظار تمام میشود من نیز باشم ویاشاید ...
بسم الله الرحمن الرحیم ...
« اَللهُ لااِلهُ اِلاهوالحی القیوم لاتاخذه سنة ولانوم له ما فی السموات وما فی الارض من ذاالذی یشفع عنده الاباذنه یعلم مابین ایدیهم وماخلفهم ولایحیطون بشی من علمه الا بما شاء وسع الکرسیه السموات والارض ولایوده حفظهماوهو العلی العظیم ...
لااکراه فی الدین قدتبین الرشد من الغی فمن یکفربالطاغوت ویومن باالله فقد استمسک بالعروة الوثقی لاانفصام لها والله سمیع علیم ...الله ولی الذین امنوایخرجهم من الظلمات الی النوروالذین کفروا اولیاوهم الطاغوت یخرجونهم من النورالی اظلمات اولئک اصحاب النارهم فیها خالدون ... »
« آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست ...
هرکجا هست خدایا به سلامت دارش ... »
« اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم »
« فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین »